پست‌ها

نمایش پست‌ها از مارس, ۲۰۰۹
تصویر

سرخی تو از من ـ زردی من از تو

تصویر
به این آدرس مراجعه کنید و فیلم کارتونی چهارشنبه سوری را ببینید. http://www.persiancards.com/images/ecard/132.swf

فرهنگ و تربیت «خواندن»!

تصویر
هنر نزد ما هست و بس ملت ایران هنوز با فرهنگ کتابخوانی بیگانه است. یعنی هنوز ملت شفاهی است. وضعیت اسفبار کتاب و تیراژ آن مؤید این نکته است. سه دقیقه، دقت بفرمایید فقط سه دقیقه مطالعه در هفته در کارنامه ملتی است که ادعا دارد فرهنگ جهان مدیون آن است. در واقع به این فرهنگ کتابخوانی نمی گویند. این یک فاجعه فرهنگی است. کتاب نقش مهمی را در زندگی ایرانی ها بازی نمی کند. ایرانی ها هنوز در خانه هایشان فقسه ای، جایی را برای کتاب در نظر نگرفته اند. این در حالی است که تقریبا در تمام خانه های ایرانی ـ حتی مهاجرین ـ «آفتابه» جای مهمی را اشغال کرده است. تربیت کتابخوانی سوال این است: در بودجه ی خانواده ایرانی چند درصد برای کتاب و کتابخوانی در نظر گرفته شده است؟ دقت کنید که منظورم از کتاب، کتاب آشپزی روزا منتظمی نیست. چرا که گویا چنین بنظر می آید که بسیاری از ایرانی ها این کتاب را دارند! کتابخوانی هم مثل بسیاری از پدیده های فرهنگی نوعی تربیت است. یعنی نیاز به تعلیم دارد. عین غذا خوردن با کارت و چنگال! یا یادگیری شنا، اسکی و ... نسل جوان امروز با وجود یکه 70 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهد، ولی کتابخوان

سنت ها و جرمی به نام زن بودن!

تصویر
ـ تا سال 2002 کسی خانم «مختار مائی» را نمی شناخت. اما امروز این زن روستایی پاکستانی به یکی از چهره های جهانی تبدیل شده و بسیاری از نیروهای مترقی جهانی پشت سر او و کارزاری را که او علیه بی عدالتی های اجتماعی و علیه سنت های عقب مانده ی عشیره ای پاکستان راه انداخته است، ایستاده اند. بی هیچ شبهه ای در این محاکمه ی غیر انسانی تنها جرم «مائی» زن بودن او بود. مطابق یک سنت دیرینه«کارو کاری» در یکی از روستاهای پاکستان، برای اعاده حیثیت خانواده آبرو باخته، دختر خانواده ی متهم یا باید کشته شود و یا مورد تجاوز قرار گیرد. «مائی» محکوم شد که مورد تجاوزچهار مرد در ملاء عام قرار گیرد. گاها در رسم و رسومات و چیزی که ما از آن به نام سنت یاد می کنیم، رفتارهایی مشاهده می شود که نه تنها قابل توجیه و توصیف نیست، بلکه باعث خجالت و شرمندگی بشریت است. در مواردی این سنت ها کاملا با رفتارهای انسانی بیگانه می باشد و تا کنون قربانیان بسیار داشته و دارد که بسیاری از آنها نه در جایی ثبت شده و نه کسی به آنها پرداخته است. اما بدون شک یکی از مهمترین قربانیان این سنت و رسومات ضد انسانی، زنان هستند. خانم «مختار مائی» ی

چقدر ما بی تربیتیم!

تصویر
«درس های زندگی» عنوان مطلبی است از رونالد روسل. من آنرا از یکی از مدرسه هایی که در آن کار می کنم دریافت کرده ام. این گونه مطلب را معمولا همراه با برنامه های هفتگی مدارس بین معلمین پخش می کنند. وقتی خواندم بنظر خیلی جالب آمد. کوتاه و آموزنده! مربوط به تربیت بچه هاست. همان بچه هایی که قرار است جامعه ی فردای ما را بسازند. با خود فکر کردم که واقعا چند نفر از ما هستیم که این درس ها را از حفظیم. ببینید که مفهوم «تربیت» چطورتابع و وابسته به سیستم اجتماعی و خانواده گی شده است. دیگر نمی شود که شانسی و با گفتن «خدایا به امید تو» به تربیت کودکان کمر بست. خواهش می کنم که به این درس ها دقت کنید و مقایسه ای داشته باشید با تربیتی که خودمان داشته ایم و داریم. ببینید چه تعدادی از ما با چنین فرهنگ و تربیتی بزرگ شده است. چه تعدادی از ما با چنین فرهنگ و تربیتی بچه بزرگ کرده است. ببینید که چقدر ما با تربیت امروزی فاصله داریم. واقعا ببینید که چقدر ما بی تربیتیم! کودکی که همواره مسخره شود سلب اعتماد را می آموزد کودکی که پیوسته سرزنش شود محکوم کردن را می آموزد کودکی که مورد سوء ظن واقع شود تقلب کردن را می آم